شاخص - امام حسین
شاخص های دنیایی و شاخص های آخرتی
خوب که نگاه کردم، مردمی را دیدم که هر کدام مشغول شاخصی بودند.
یکی نگران شاخص بورس، یکی شاخص طلا، یکی شاخص ارز، یکی شاخص نفت و... هزاران شاخص دیگر
به خودم که آمدم دیدم من هم گرفتار شاخصی هستم؟!
که این روزها سخت به سراشیبی افتاده و دارد مرا به سوی انتهای جدول هدایت می کند و از من کاری بر نمی آید.
جز حسرت و آه جانسوز.
در حال بیچارگی و دربه دری بودم که ناگهان خبری، یا نه نوری بر زندگیم تابیده شد.
آن خبر یا آن نور چیزی نبود جز سفر به سرزمین معرفت، انسانیت، شجاعت، غیرت و شهادت بود که مرا تکان داد.
آنچنان خوشحال بودم و شاخص خود را در حال سعود بر قله می دیدم.
فکر می کردم سودی مرا نصیب خواهد شد از این سفر، که همه را آرزوی چنین سودی هست.
کافیست پای در این سفر بنهم و تمام.
اما افسوس که ندیدم احوالی را که در آنجا بر من گذشت و من بی خبر ماندم از آن احوالات؟!
شاید بپرسید منظور نویسنده چیست؟!
یک نمونه را می گویم :
آیا می دانید پای در جای پای امام حسین علیه السلام قرار دادن یعنی چه ؟!
آیا می دانید در زیر خیمه گاه عباس علیه السلام نشستن یعنی چه ؟!
آیا می دانید از کنار قتلگاه حسین علیه السلام عبور کردن و نمردن یعنی چه ؟!
و هزاران داستان دیگر که در آن سفر از من مخفی ماند.
شما را نمی دانم، ولی وای به حال من.
زیرا خود را پس از بازگشت از آن سرزمین عشق اینگونه یافتم.
فرد تشنه ای را دیدم که از سوز عطش لبانش ترک خورده است.
برای خوردن آب لح لح می زند.
نفسهایش به شماره افتاده است.
این در حالیست که وی بر لب چشمه. نه؛ رود. نه؛ دریا. نه؛ اقیانوس بله اقیانوسی از آب شیرین،خنک و گوارا رفته است.
شیرین ترین، خنک ترین، گواراترین آبی که در ذهن خود می پرورانید.
پس برایش شرطی برای نوشیدن آن آب قرار داده اند و آن شرط چیزی نیست جز داشتن پیاله ای تمیز به نام معرفت و شناخت.
و در صورت نداشتن پیاله از آن اقیانوس بهره ای به تو نمی رسد؟!
و بیچاره من که جامی به همراه خود نداشتم و تشنه برگشتم؟
تنها خُنکای نسیمی بود که از آن آب خنک و شیرین و گوارا بر صورت من خورد و مرا تشنه تر از گذشته نمود.
نه تنها کامی تر نشد، بلکه داغی تازه گشت و عطشی که با دیدن آن اقیانوس بیشتر گشت.
بیچاره اون که حرم رو ندیده. بیچاره تر اون که دیده حرم رو؟!
در این زمان فهمیدم که شاخص کربلایم صعود آنچنانی نداشت و من بی سرمایه ترین فرد در این بازار شلوغ و سر در گم بوده ام.
تنها دلخوشی ام آن است که راه را یافته ام و امید دارم که با گریه و ندبه برای امام حاضرم پیاله ای فراهم سازم و بار دیگر گذرم بر آن اقیانوس عظیم عشق بیافتد و من هم بنوشم پیاله ای از آن آب خنک و گوارای شیرین.
الهم الرزقنا زیارة الحسین علیه السلام فی دنیا و الآخره